معنی از سنگ های گرانبها

فارسی به عربی

سنگ گرانبها

جوهره


گرانبها

ثمین، شیء ثمین، غنی، لا یقدر

فارسی به آلمانی

سنگ گرانبها

Edelstein (m), Juwel (n)

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

گرانبها

گرانبها. [گ ِ ب َ] (ص مرکب) نفیس. قیمتی. ثمین. باارزش. سنگین قیمت:
وی ماه سبک عنان تر از عمر
چون عمر گرانبهات جویم.
خاقانی.
ای درّ گرانبهاتر از روح
چون روح سبک لقات جویم.
خاقانی.
گرچه گهری گرانبها بود
چون مه به دهان اژدها بود.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

سنگ های لوکرکرات

سنگ های سفیدوش


سنگ های قلیائی

سنگ های شخاری


سنگ های نفوذی

سنگ های رخنه ای


سنگ های هولوملانوکرات

سنگ های فرا سیاهوش

معادل ابجد

از سنگ های گرانبها

433

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری